روش های بازاریابی دیجیتال و دیجیتال مارکتینگ بخش بسیار مهمی از محیط کسب و کار مدرن است، همچنین با ابزارها و فناوری های جدیدی که هر روز در حال ظهور است، به سرعت در حال توسعه است، بنابراین دیگر کافی نیست با روش های بازاریابی دیجیتال فعلی همراه باشید.
نیاز زمان این است که به جلو نگاه کنید و جلوتر از منحنی باشید. با پیشبینی آنچه در آینده پیش میآید و سپس برداشتن گامهای مثبت در آن مسیر، میتوانید کسبوکار خود را به جایی که فردا باید باشد، ببرید.اکنون زمان مطالعه و ارزیابی روندهای احتمالی بازاریابی دیجیتال است.
برندها اولین گامهای مردد را در آزمایش برنامههای کاربردی یادگیری ماشین (ML) و هوش مصنوعی (AI) برداشتهاند، آنها را بیشتر اصلاح کرده و به درستی انجام خواهد داد. ارزش هوش مصنوعی در بهبود کارایی عملیاتی، افزایش بهره وری و کسب رضایت بیشتر مشتری روز به روز آشکار می شود.
در سال آینده بازاریابی دیجیتال مشتری محور از طریق فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی به ارتفاعات جدیدی خواهد رسید. نمایه سازی مشتری بهتر، استراتژی های ویژه شخصی سازی پیشرفته و تجزیه و تحلیل روند بهینه وجود خواهد داشت.
بازاریابان از هوش مصنوعی برای درک رفتار مشتری استفاده میکنند، اینکه مشتری روی چه محتوایی تمرکز میکند و اینکه آیا بازاریابی ایجاد شده، تولید شده توسط کاربر یا اسناد پشتیبانی و فنی است. این جنبه بازاریابان را قادر میسازد تا با دقت و دقتی که قبلاً دیده نشده بود، به مخاطبان هدف دست یابند.
کسبوکارهایی که به دنبال به حداکثر رساندن فناوری در عملکرد خود هستند، بزرگترین ذینفعان هوش مصنوعی خواهند بود، زیرا گردش کار دیجیتال سادهتر و قابل استفادهتر میشود. به عنوان مثال، بازاریابان دیجیتال می توانند کمپین های تبلیغاتی پولی را برای مشتریان با استفاده از الگوریتم های هوشمند برای ارزیابی کارایی کمپین های خود در زمان واقعی به حداکثر برسانند.
تست خودکار A/B با الگوریتم هایی که به طور خودکار خود را به روز می کنند وجود خواهد داشت. بازاریابان را قادر میسازد تا کمپینهای در حال حرکت را اصلاح کنند، در نتیجه بازگشت سرمایه در هزینههای بازاریابی برای مشتریان افزایش مییابد.
به طور سنتی، بازاریابی فرآیند افزایش آگاهی از برند از طریق تبلیغات در روزنامه ها، رادیو و تلویزیون بوده است. در حالی که این مسیرها هنوز به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند، تمرکز به آرامی به کمپین های بازاریابی دیجیتال آنلاین تغییر می کند.
در عصر امروز اینترنت، طبیعی است که بازاریابان برای رساندن پیام خود از بخش آنلاین استفاده کنند. تایید افراد مشهور جنبه دیگری از بازاریابی است. این مفهوم تا حد زیادی بر این واقعیت متکی است که مردم محصولاتی را می خرند که توسط افراد مشهوری که می خواهند از آنها تقلید کنند استفاده می شود.
هنگامی که استراتژی های بازاریابی آنلاین با تأیید افراد مشهور ترکیب می شود، نتیجه خالص بازاریابی تأثیرگذار است. بنابراین، اینفلوئنسر مارکتینگ دارای دو بخش است - کمپین های آنلاین و استفاده از افراد مشهور برای تایید محصول.
در بخش آنلاین، مهمترین تأثیرگذار احتمالاً اینستاگرام است، یک پلتفرم مبتنی بر تصویر که برای نمایش محصولات و اعلام راه اندازی های جدید استفاده می شود. افرادی که وضعیت «غیر سلبریتی» دارند، اما طرفداران زیادی دارند، در حالی که مردم از نزدیک آنچه را که انجام میدهند دنبال میکنند، تحت فشار قرار میگیرند.
بازاریابها اغلب با ارسال نمونههایی برای محصولات، محصولات را به صورت نامحسوس تبلیغ میکنند، به این امید که از آنها استفاده کنند و عکسها را در اینستاگرام منتشر کنند.
فیس بوک و یوتیوب دو مسیری هستند که بازاریابی بهینه محصولات و خدمات را نیز تضمین می کنند. در بخش تأیید، اغلب این تصور غلط وجود دارد که فردی با فالوورهای زیاد در رسانه های اجتماعی تأثیرگذار مناسبی است.
در واقع، اینفلوئنسر کسی است که توانایی تغییر فرآیند تصمیم گیری مرسوم دیگران را دارد و آنها را به انجام کاری متفاوت وادار می کند. انتظار می رود این شکل از بازاریابی به واقعیت تبدیل شود.
وبلاگ نویسی صرفاً اطلاع رسانی به دنبال کنندگان در مورد محصولات و خدمات شرکت شما نیست، زمانی که بازاریابان به درستی انجام دهند می تواند شما را به عنوان یک مرجع در این زمینه معرفی کند، سئو را تقویت کند و از تولید سرنخ بالاتر اطمینان حاصل کند.
زمانی که بازاریابان وبلاگهایی ایجاد میکنند که در مورد صنعت شما آموزشی هستند، میتوانید خود را به عنوان یک منبع مورد استفاده در چشم مشتریان و مخاطبان خود قرار دهید. این جنبه همچنین ارزش صفحات منتشر شده در سایت شما را افزایش می دهد و تاثیر مثبتی بر گوگل و سایر موتورهای جستجوی اصلی ایجاد می کند.
افزایش رتبهبندی در صفحات نتایج جستجو، بازدیدکنندگان بیشتری را جذب میکند و منجر به تبدیل و فروش بالاتر میشود.
هنگامی که مشتریان از سایت شما بازدید می کنند، باید ارزش طول عمر مشتری را نقد کنید. این فرآیندی است که از طریق وبلاگهایی آغاز میشود که اطلاعات شخصی آنها را جمعآوری میکنند، ابزاری که به عنوان "تولید سرنخ" شناخته میشود.
برخی از روشهای مؤثرتر تولید سرنخ که تعیینکننده روند خواهند بود، استفاده از دکمههای فراخوان در متن وبلاگ، نوار «Hello» است که یک صفحه را در بر میگیرد و شامل یک CTA و ارائه محتوای منحصربهفرد است. سایت های تجارت الکترونیک برای تولید سرنخ تخفیف هایی ارائه می دهند.
بازاریابان همچنین به سراغ «تغییر مسیر خوش آمدید» و یک افزونه وردپرس می روند که بازدیدکنندگان را قبل از رسیدن به پست وبلاگ به بخشی برای جذب سرنخ هدایت می کند.
تخمین ها نشان می دهد که تا سال 2020، نیمی از تمام پرس و جوهای جستجو مبتنی بر صدا خواهند بود، روندی که افزایش یافت و قرار است قوی تر شود. مصرف کنندگان نیز از این جستجوی صوتی هوشمند استقبال می کنند زیرا به آنها امکان گشت و گذار بدون هندز را می دهد. اینترنت.
بازاریابان دیجیتال در سال آینده با طراحی استراتژی های سئو، خود را با جستجوی صوتی وفق خواهند داد. به جای اینکه به این فکر کنند که جستجوگران چه چیزی را تایپ می کنند، اکنون باید در نظر بگیرند که جستجوگران چه صحبتی می کنند.
این انتقال از متن نوشته شده به کلمه گفتاری عامل تعیین کننده برای انتخاب کلمات کلیدی در کمپین سئو خواهد بود. محتوای صفحه وب باید دارای لحن محاورهای باشد که به خوبی با جستجوی صوتی هماهنگ باشد.
پیش بینی می شود که جستجوی صوتی در سال های آینده به طور گسترده در گوشی های هوشمند مورد استفاده قرار گیرد. از این رو اولویت بازاریابان ساختار سایتهای واکنشگرای سازگار با موبایل برای مشتریانشان خواهد بود.
فناوری پشت بلاک چین یک فناوری بسیار جدید است و ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین مبتنی بر آن هستند. این یک پایگاه داده غیرمتمرکز است که روی یک شبکه همتا به همتا رمزگذاری شده است. هر تراکنش با یک "بلوک" نشان داده می شود که باید توسط همه کاربران شبکه تایید شود. از این رو، تمام عملیات کاملاً ایمن و از هرگونه دستکاری خارجی محافظت می شود.
فناوری بلاک چین سناریوی دیجیتال مارکتینگ را متحول خواهد کرد. در بلاک چین، واسطه هیچ نقشی ندارد - در امور مالی که بانک ها هستند، و در تبلیغات، این گوگل است که ممکن است نقش آنها را زائد بداند.
یک کمپین تبلیغاتی سنتی معمولاً در Google (یا سایر موتورهای جستجو) Display Network و خدمات PPC انجام می شود. با این حال، بازاریابی بلاک چین به مالک اطمینان می دهد که تبلیغات و خدمات در بلاک چین معتبر هستند و به ازای هر کلیک به طور منصفانه پرداخت می شود.
مزیت بازاریابی بلاک چین این است که اثربخشی کمپین ها به طور یکپارچه در زمان واقعی نظارت می شود و می توان از آن برای به حداکثر رساندن کمپین های تبلیغاتی و تعداد دفعات تبلیغات استفاده کرد. در صورت نیاز میتوان هرگونه اصلاح کمپین را برای دریافت بهترین بازگشت سرمایه در هزینههای بازار و افزایش نرخ تبدیل انجام داد.
آژانسهای بازاریابی که سیستمهای خود را برای گنجاندن این فناوری در استراتژیهای خود آماده کردهاند، بدون شک رقبا را ربودند. امروزه یکی از رهبران بازاریابی بلاکچین، One Stop Media، آژانسی مستقر در ملبورن، استرالیا است.
سالها پیش، واشنگتن پست پیشبینی کرده بود که ویدیوها تقریباً 80 درصد از کل ترافیک اینترنت را هدایت میکنند. این پیشبینی امروزه منطقی است زیرا میانگین دامنه توجه کوتاه است و مردم ترجیح میدهند ویدیوها را به جای خواندن یک پست وبلاگ تماشا کنند.
با درک این روند، بازاریابان به طور فعال ویدیوهایی را از طرف مشتریان خود در وب سایت ها منتشر می کنند، از راه اندازی محصولات زنده گرفته تا قطعات هیجان انگیز اطلاعات سازمانی در پشت صحنه.
با درگیر شدن فعالانه از طریق ویدئوها در پلتفرم های رسانه های اجتماعی، مشتریان می توانند دامنه دسترسی و آگاهی از برند خود را افزایش دهند. علاوه بر این، این یک رسانه بسیار مقرون به صرفه است. در هر زمان و مکان، می توانید گوشی هوشمند خود را بیرون بیاورید و ویدیوهای زنده را در فیس بوک پخش کنید. پوشش در این موارد تقریبا نامحدود است.
بازاریابی ویدئویی ابزار مفیدی خواهد بود زیرا بازاریابان آنچه را که مشتری می خواهد بداند ارائه می دهند. زمانی که بازاریابی ویدئویی به خوبی انجام شود، نتایج چشمگیری ایجاد می کند. مطالعات نشان داده است که یک ویدیو در ایمیل نرخ کلیک را 200 تا 300 درصد افزایش می دهد و یک ویدیو در صفحه فرود نرخ تبدیل را 80 درصد افزایش می دهد. این برای بازاریابان محل تفکر است.
چت بات ها و اتوماسیون بازاریابی، فناوری آینده است. اگرچه هنوز در مراحل اولیه است، IBM پیشبینی میکند، رباتهای چت تقریباً 85 درصد از تعاملات خدمات مشتری را هدایت خواهند کرد.
پیاده سازی این فناوری بازاریابی خودکار به طور تصاعدی رشد خواهد کرد و مشتریان هر اطلاعاتی را که بخواهند به صورت شبانه روزی دریافت خواهند کرد.
با توسعه رباتهای چت، بازاریابان در توسعه رابطهای مکالمه منشعب میشوند. این به پاسخگویی فوری به سؤالات متداول کمک می کند و کاربران مجبور نیستند فرم های طولانی را برای سؤالات عمومی پر کنند.
کاربران تلفن همراه در سالهای اخیر بهطور تصاعدی رشد کردهاند و از این رو طبیعی است که سازمانها و بازاریابان میدانند که چگونه کاربران گوشیهای هوشمند را در استراتژیهای بازاریابی مرتبط کنند. در اینجا کانال های برتر در بازاریابی تلفن همراه مورد استفاده بازاریابان برای ایجاد طرح هایی است که به مخاطبان هدف کمک می کند تا سایت شما را پیدا کنند.
مانند اکنون، تلفن همراه نقطه مشترک اکثر جستجوهای آنلاین خواهد بود. یک مطالعه گوگل نشان داده است که 65 درصد از جستجوهای امروزی از تلفن هوشمند سرچشمه می گیرند و این درصد بدون توجه به خرید آنلاین یا جستجوی اطلاعات، در حال افزایش است. از این رو تمرکز بازاریابان بر ایجاد وب سایت های واکنش گرا خواهد بود که در همه اندازه های صفحه نمایش به یک اندازه سازگار هستند.
محتوا باید بر اساس دستگاهی که عمدتاً در آن استفاده می شود برنامه ریزی شود. به عنوان مثال، همان مطالعه گوگل نشان می دهد که رایانه های شخصی در درجه اول برای مدیریت امور مالی و سایر فعالیت های تجاری پیچیده استفاده می شوند در حالی که تلفن های هوشمند بیشتر برای فعالیت های سرگرمی و ارتباطات استفاده می شوند. بازاریابان باید این جنبه را هنگام تولید محتوا در نظر داشته باشند.
کاربران موبایل، به طور کلی، حدود 10 درصد زمان بیشتری را در برنامه های تلفن همراه نسبت به وب تلفن همراه صرف می کنند. از این رو بازاریابان احتمالاً تمرکز بیشتری بر روی بهره برداری از پتانسیل فوق العاده توسعه برنامه های تلفن همراه برای مشاغلی دارند که می خواهند از این کانال بسیار تعاملی استفاده کنند. تنها در صورتی که یک استراتژی قوی برنامه تلفن همراه با محتوای عالی طراحی شود، یک برنامه در پلتفرم هایی مانند Apple App Store پیدا می شود. جستجوی موبایلی امروزه از جستجوهای سایر دستگاه ها پیشی گرفته است و از این رو بازاریابان در آینده بر این بخش تمرکز خواهند کرد.
بازاریابی شبکه های اجتماعی یک ابزار بازاریابی جدید نیست، اما با افزایش استفاده از گوشی های هوشمند و دسترسی نامحدود به اینترنت، تنها با فشار دادن دکمه های مناسب می توانید به هر سرویسی به صورت آنلاین متصل شوید.
بازاریابان به طور فزاینده ای از پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای ایجاد آگاهی از برند استفاده می کنند که با خدمات بیشتری ادغام خواهد شد. تخمین زده می شود که 90٪ از برنامه های رسانه های اجتماعی تمام داده های کاربر را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند.
این یک تجربه بی عیب و نقص در همه برنامه های شخص ثالث ایجاد می کند، فرصتی عالی برای بازاریابان برای گسترش و ارائه خدمات بهتر.
توسعه لنز پینترست و لنز گوگل نبرد را برای برتری موتور جستجوی بصری به راه انداخته است. جدا از گشودن مرزهای جدید در تجارت الکترونیک، جستجوی بصری تصمیم گیری خرید مصرف کننده را کاملاً تغییر خواهد داد.
جستجوی بصری هنوز در مراحل اولیه است، اما پیش بینی می شود که تجربه کاربر وب سایت را بهبود بخشد که منجر به نرخ تبدیل بالاتر و ترافیک بیشتر می شود. در آینده، به عنوان یک نیروی مخرب برای SEO و SEM در نظر گرفته میشود، حتی اگر از کاربرد و اهمیت تحقیق مبتنی بر متن و استفاده از کلمات کلیدی استفاده نکند.
چند مثال نشان می دهد که این فناوری جستجوی بصری در مورد چیست. فقط به گرفتن عکس از یک رستوران فکر کنید و یک موتور جستجو تمام اطلاعات مربوط به نام، مکان، منو و زمان اوج تقاضا را در اختیار شما قرار دهد. یا از کیفی که یک غریبه در خیابان حمل میکند عکس میگیرید و این فناوری به شما کمک میکند همان جا یکی را سفارش دهید.
موتورهای جستجو برای بهبود تجربه کاربر به یادگیری ماشینی متکی هستند. Google Lens اکنون میتواند اشیاء درون تصاویر را شناسایی کند و اطلاعات زیادی در مورد آنها به شما بدهد. این فناوری به طور گسترده توسط بازاریابان برای ایجاد استراتژی های بازاریابی بهینه استفاده خواهد شد.
اینها برخی از روندهایی هستند که انتظار می رود استراتژی های بازاریابی دیجیتال بهینه شده را تقویت کنند. با این حال، فناوری به طور مداوم در حال پیشرفت است.